سلام علیکم
در وجه تمایز بین اندیشه و اندیشیدن عرض کردم که برای اندیشیدن ما نیاز به چیزی داریم که به آن بیندیشیم و البته این یک چیز را خواهیم گفت که اندیشه ای است مثل مثلا همان که گفته شده : تفکر یک ساعت افضل ازعبادت هفتاد سال است .
خب در اندیشه هم عرض شد که نیاز به چیزی داریم ، حالا چه بقول مثلا مرحوم علامه : بعنوان مثال چشم ما به آن بیفتد یا مثلا گوشمان و یا دیگر اعضای حواس پنجگانه و یا حسی از حواس این اعضایمان و یا دیگر ادراکات ، علی ای حال یک چیزی مثل مثلا همان جهان خارجی که مرحوم علامه فرموده اند می باشد که مثلا عضوی از اعضای حسی ما بر آن افتاده و بعبارت دیگر درک یا دریافتش نموده .
منتها عرض کردم که ما برای داشتن یک اندیشه مثلا موضع : فاستمعوا له ، را داریم ، بعبارت دیگر کارمان گرفتن آنست ولی پس از گرفتن یک کاری هم می کنیم که آن کار عبارت است از اندیشیدن به آن و همینجاست که منطق قدیم و جدیدش و نوتر ایندو هم یک اندیشه بحساب آورده می شود که می خواهد بگوید این چیه الگوی اندیشه ی ما این باشد ویا این است و همچنین این چیه الگوی اندیشیدن ما هم .
عزیزانی که با این چیه متدولوژی علوم سروکاری داشته اند با این حرف آشنایی دارند که در آنجا این چیه الگوهای علوم مختلف عرضه می شود ، هم برای داشتن اندیشه و هم برای اندیشیدن ، خب وقتی هم که حرف از اصلاح این چیه الگوی مصرف باشد مقصود اصلاح این چیه متد یا روشهای علوم که نیست ، در حالیکه کافیست این اصلاح را به عالم و دانشمند یکی از این علوم سپرده باشیم ، این علوم که عرض می کنم عرض کرده ام که فقط علوم جدید یا دانشگاهی ما نیست ، بلکه شامل علوم حوزوی هم می شود که عبارتست از مدارس ویژه ی علوم دینی ، چراکه در آنجا هم این چیه الگوهای اندیشه و اندیشیدن داده می شود و بر اساس آنست که حتی اصول فقه عرضه می شود که خودش این چیه الگوی فقه است .
خب حالا ما اهمیت قضیه را ببینیم در وقتی که ولی فقیه بما فرمان اصلاح این چیه الگو ... را داده باشند و پای اندیشه ی دینی ما هم بمیان کشیده شده باشد ، بشرح ایضا اندیشیدن یا تفکر دینی که گویا بقول شیخ الرییس رو دست حرف ارسطو حرفی نیامده ، تا عصر غیبت هم ، یعنی یکی از امامان ما هم حرفی نداشته اند در تاریخ علم ایشان ، شاید مثل شکل حکومت باشد که بهترین این چیه الگو را پذیرفتیم ، جمهوری را عرض می کنم .
جایگاه اندیشه و اندیشیدن :
خب کجا بودیم ؟ بله آنجا که ماییم و یک اندیشه و ... ، مثل مثلا همان چشم بعنوان مثال بقول مرحوم علامه ، و جهان خارجی که ما افتادیم به آن ، ما به عنوان چشم را عرض می کنم ، و ...
خب فکر می کنم شاید طولانی شده باشد یا بازهم ... ، خب بماند تا فرصتی دیگر و اگر بازهم مسئله ای است در این فاصله خدمت برسم ان شاءالله تعالی ، راستی یادم رفت جمعه را خدمت شما عزیزان تبریک عرض کنم ببخشید .